دلش با نبض محله میتپد. همچون پدر و پدربزرگش متولد و بزرگشده محله مهدیآباد است. از اولین روزهای شکلگرفتن خیابان عباسآباد در حاشیه آن خانه داشته و برای آبادانیاش کوشیده است. حبیبالله صبوری، فعال و خیرخواه این محله، خاطرات بسیاری از سالهای دور خیابان عباسآباد دارد.
از سال۱۳۶۷ در منزل فعلیاش ساکن شده است. حبیبالله قدمت عباسآباد را حدود سال۱۳۶۳ معرفی میکند و میگوید: فقط چند منزل پراکنده در این محدوده قرار داشت و بقیه زمین کشاورزی بود. بالاتر از خیابان عباسآباد و چسبیده به آن، روستای کریمآباد قرار دارد.
پدربزرگ حبیبالله، مالک یکی از بیستقطعه زمین کشاورزی آن روستا بوده است. پدرش هم بعدها با لقب «بندار عباسزاده» داروغه و کارگزار خان کریمآباد میشود و نقشی اساسی در حلوفصل اختلافات مردم و ریشسفیدی بین آنها داشته است. او میگوید: پدرم هراختلافی را به صلح و صفا میرساند و شکایت به شهر نمیکشید.
سه نسل خانوادهشان برای آبادانی این محدوده تلاش فراوان کردند. بهعنوان مثال پدربزرگش تعدادی از درختان حاشیه خیابان مهدیآباد، پدرش درختان توت مسیر کریمآباد و حبیبالله هم درختان حاشیه خیابان عباسآباد را کاشتهاند. او میگوید: چند سال پیش به رئیس ناحیه۲ شهرداری منطقه گفتم که میخواهیم در حاشیه معبر درختان مثمر بکاریم.
حالا دویست نهال درخت توت به ثمر رسیده است و مردم از میوه آن استفاده میکنند. هر سال هم درختهای شکسته و خشکشده را با نهالهای جدید جایگزین میکنیم. آبیاری درختان را هم شهرداری انجام میدهد، اما در مقاطعی با وسیلهای که خودم ساخته بودم، جلو آب جوی را میگرفتیم و درختان را آب میدادیم.
او میگوید: درخلال آبادانی محله، اتفاقات ناگواری هم افتاده است؛ مثلا سال۱۳۶۸ حاشیه خیابان عباسآباد فعلی جویی بود با آب زلال قنات که از کوههای خلج سرچشمه میگرفت و به روستای کژدرخت بعد از کریمآباد میرسید. این جوی آنقدر پرآب بود که همیشه ماهیهای زیادی در آن دیده میشد. متأسفانه در همان سال، مسیر این جوی را در پشت میدان رضوی با بتن مسدود کردند و خودم آن زمان شاهد این ماجرا بودم.
«درخواست امروز اهالی محله ابتدا دوا و درمان بیماران، بعد معیشت مردم و درنهایت آبادانی و عمران محله است.» حبیبالله با بیان این جمله میگوید: تعداد بیماران محله ما کم نیست. خوب است خیران نیمنگاهی هم به مردم مظلوم اینجا بیندازند. بارها درباره چند مشکل محله نامهنگاری و درخواست کمک کردهایم.
یکی زیرگذر ابتدای عباسآباد که دوطرفه نیست و مشکلات بسیاری ایجاد میکند؛ از تاریکی شبها برای عابران گرفته تا تصادف و مشکلات رفتوآمد خودروها. مشکل بعدی، اتوبوسهای فرسوده و کمتعداد محله است که متناسب با جمعیت محله نیست. آرزو به دلمان ماند که اتوبوس نو داشته باشیم. درخواست اتصال مفتح شرقی و غربی با پل سوارهرو هم خواسته قدیمی ماست.